حلول ماه رحمت و مغفرت
بر همه عزیزان مبارک باد
پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:
" هر کس ماه رمضان بر او بگذرد و آمرزیده نشده باشد، خدا او را نیامرزد."
خدایا ما را از آمرزیدگان این ماه قرار بده.
می گویند هنگامی که انسان حب دنیا را از دل خودش بیرون کرد شادی و شعف عجیبی انسان را فرا می گیرد و تمام غمها از دلش زدوده میشود اگر از این مرحله به سلامت بگذرد و گرفتار عجب و بغی نشود بزودی عاشق می شود و یک غم سنگین و موقری تمام وجودش را می گیرد که دیگر هیچ یک از جاذبه های دنیا نمی تواند او را خوشحال کند و همینطور ناراحت .در آن مرحله است که سالک می گوید: الهی استغفرک من کل لذه بغیر ذکرک
پیشاپیش فرارسیدن عید اکمل دین ، ولایت و رهبری آقا امیر المومنین حضرت علی علیه السلام را به همه دوستانداران و عاشقان آن حضرت تبریک و شادباش عرض می نمایم! روز عید سعید غدیر یکی از این ایام سرور آل محمد، علیهمالسلام، است که به عنوان «عیدالاکبر» نامیده شده، چرا که روز اکمال دین و اتمام نعمتهای پروردگار، به خاطر واقعه غدیر و انتصاب شایسته و بحق حضرت علی، علیهالسلام، به امر الهی به جانشینی رسول معظم، صلّیاللّهعلیهوآله، است.
پس شایسته است که به پاس قدردانی از این نعمت عظیم الهی و عرض ادب به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علی، علیهالسلام، عید سعید غدیر را در خانواده و اجتماع باشکوه فراوان برگزار نماییم و از برکات معنوی این روز عزیز بهرهمند شویم.
آنچه در این مختصر تقدیم میگردد مطلبی است در خصوص کتاب شریف الغدیر از علامه امینی ( رحمه ا... علیه )
حاج شیخ عبد الحسین امینی تبریزی فرزند حجت الاسلام حاج میرزا احمد صاحب الغدیر، یکی از آیات بزرگ و علمای مجاهد اسلام در قرن اخیر بود. این عالم ربانی در سال 1320 در شهر تبریز به جهان دیده گشود و از آغاز زندگی با نبوغی خاص، حافظه قوی و سرعت انتقالی عجیب در درک مسائل دینی، پیشرفت نمود و پس از پیمودن مقدمات علوم و سطوح فقه و اصول، رهسپار نجف اشرف گردید و سال ها از محضر آیات عظام: حاج سید محمد فیروز آبادی، حاج سید ابو تراب خوانساری، آیت الله نائینی و حاج میرزا علی شیرازی به مراتب کمال و دانش های اسلامی نائل گردیده به درجه اجتهاد و استادی ارتقاء یافت.
علامه قسمت زیادی از سنوات عمر شریفش در جمع آوری احادیث نبوی (و استنساخ از کتب مشهور عامه و مقبول مسلمین) صرف شد و ضمن مسافرت به کشورهای اسلامی به آسیا و افریقا دائرة المعارفی به نام الغدیر به رشته تحریر برد. کتاب الغدیر بالغ بر بیست مجلد مجموعه ای از احادیث نبوی و دائرة المعارفی در تاریخ زندگی معصومین و شرایط تصدی امر خلافت و اینکه ائمه معصومین والیان امر الهی پس از رسول گرامی اسلام است می باشد.
علامه امینی نویسنده کتاب الغدیر می گوید: هر کس صلواتش را با وعجل فرجهم بگوید من او را در ثواب نگارش کتاب الغدیر شریک می کنم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ماه ذیحجه، آخرین ماه از سال هجری قمری است که متبرک است به فریضه الهی حج و وقایع و افتخاراتی که در این ماه مبارک نصیب امام اول مسلمین حضرت علی(ع) گردیده است.
از جمله افتخاراتی که نصیب امام(ع) گردید، ابلاغ سوره برائة به مشرکین مکه دراولین روز از ماه ذیحجه میباشد.
افتخار دیگر، عقد آن حضرت با دختر پیغمبر اکرم(ص) است که به روایتی در روز اول وبه روایتی دیگر در روز ششم این ماه به وقوع پیوسته است.
دیگری، بستن در خانههای صحابه است که به به خانه خدا و مسجد شریف بازمیشد؛ غیر از خانه علی(ع) که این اتفاق نیز در روز عرفه یعنی نهم این ماه بزرگ به وقوع پیوست.
نکته دیگر زفاف علی ابن ابیطالب(ع) با فاطمه زهرا(س) در شب نوزدهم این ماه اتفاق افتاده است.
یکی از اتفاقات مهم نیز خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر رسول خدا(ص) است که در شب بیست وچهارم این ماه اتفاق افتاد وبه «لیلة المبیت» معروف است و هجرت پیامبر اسلام به مدینه ـ که مبدأ تاریخ مسلمین و سرآغاز عظمت اسلام است ـ از همان شب شروع شد.
در عظمت آن شب پیغمبر اکرم(ص) فرمود: هر نفسی که علی(ع) در آن شب میکشد از عبادت جهانیان برتر بود، زیرا با این عمل، حضرت علی(ع) حاضر شد جان خود را فدای حضرت محمد(ص) نماید.
یکی دیگر از افتخارات آن حضرت در این ماه، نزول سوره «هل اتی» در شأن وی و خاندان شریفش بود که در بیست وپنجم این ماه واقع شد و باعث آن ایثار و فداکاری بزرگی بود که آن حضرت و خانواده بزرگوارش در ظرف سه روز که روزه نذری داشتند، در موقع افطار، غذای خود را در راه خدا به مسکین، یتیم و اسیر دادند و خود با آب، روزه گشوده و با گرسنگی سر کردند. از دیگر افتخارات آن حضرت در این ماه، خاتمبخشی وی میباشد که آیه شریفه «انما ولیکم الله و رسوله واللذین آمنوا اللذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون» که دلیل بر اثبات امامت و ولایت آن حضرت میباشد نیز درباره وی نازل گردید.
مهمترین افتخاری که نصیب حضرت علی(ع) در این ماه گردید، رسیدن به مقام و جایگاه امامت بود که در واقعه «غدیر خم» رخ داد و پیامبر اسلام در برابر چندین هزار مسلمان، دستان حضرت علی(ع) را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله».
یعنی « هر کس که من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد و دشمن بدار هر که علی را دشمن دارد و یاری ده هر که علی را یاری دهد و منکوب کن هر که ترک یاری علی نماید».
از افتخارات دیگری که در بیست و چهارم این ماه نصیب حضرت علی(ع) گردیده ؛ موضوع مباهله و نزول آیه شریفه «انفسنا» میباشد و خلاصه آن این است که پس از مباحثه طولانی پیامبر اسلام(ص) با نصاری، وقتی نتیجهای حاصل نشد و نصاری اصرار ورزید؛ آیه «انفسنا» به شرح ذیل نازل گردید:
«فمن حاجک من بعد جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین»؛ یعنی «ای پیامبر، هر کس پس از علم تو بر حقانیت خویش از این پس با تو محاجه و مکابره کند، بگو بیائید شما و فرزندان و زنان و کسانی که بــــه منزله جان خــــود آنها را دانسته و گرامی میشماریم حاضر کنیم و در حق یکدیگر نفرین نمائیم تا هر یک از ما وشما باطل است نابود گردد».
در این آیه منظور از «ابنائنا» حسنین(ع) و منظور از «نسائنا» حضرت فاطمه زهرا(س) است و منظور از « انفسنا» حضرت علی(ع) میباشد که خداوند متعال او را به منزله نفس شریف و جان گرامی پیامبر اکرم(ص) اعلام نموده است.
چرا که به روایات متعدد پیامبر اکرم (ص) به جز حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، حضرت امام حسن(ع) وحضرت امام حسین(ع) کسی را با خود به مباهله نبرده است.
و از اینکه نصاری حاضر به مباهله با پیامبر اکرم(ص) نشد و تسلیم گردید؛ مبین نبوت پیامبر و امامت علی(ع) و حسنین است که از شخصیت والایی برخوردار بودهاند که جذبه آنها نیز دشمنان اسلام را ناکام وبه عقب میراند.
پیام این واقعه این است: وقتی پس از پیامبر اکرم(ص) شخصی مانند حضرت علی(ع) که به منزله نفس شریف و جان گرامی آن حضرت در بین امت باشد؛ از هر کس شایستهتر به مقام امامت در بین امت خواهد بود.
آری اینها تمام افتخاراتی است که در ماه ذیحجه نصیب مولای متقیان علی(ع) گردید وجمع شدن این همه اتفاق در یک ماه خاص وبرای یک شخص از عجایبی است که رموز الهی پاسخگوی آن میباشد.
برداشتی آزاد از ویژه نامه بنیاد غدیر
پرسش و پاسخ - حضرت آیت ا... بهاء الدینی (ره)
توجه و حضور قلب در نماز
1. برای این که در نماز توجه و حضور قلب داشته باشیم چه باید کرد؟
« باید، ان شاء الله، با اطاعت خدا کم کم جهات ایمانی برای شما روشن شود. یعنی وجدان کنید که خدایی هست، نه این که فقط بشنوید. شنیدن تنها، چندان فایده ای ندارد. این که آدم مطالب را بفهمد، غیر از شنیدن است. »
چگونگی تحصیل ایمان
2. چگونه باید جهات ایمانی را وجدان کرد؟
« از طریق بندگی خدا؛ یعنی باید عبادت خدا را کرد. باید به دستگاه خدا اخلاص پیدا کرد و کار را برای خدا انجام داد، حرف برای خدا زد، حرکت برای خدا کرد. در این صورت، آنچه دیگران نمی فهمند شما می فهمید. »
کارها برای خدا
3. ما هر کاری می خواهیم انجام دهیم پس از بررسی می بینیم که در آن ریا و شرک است.
« این ها مال ضعف ایمان است. همه کارها در اختیار خداست. بندگان خدا ابزارند، مثل ابزار نجاری، کار را ابزار نمی کند. مردم و مخلوقات خدا وسایل هستند.
گاهی ممکن است باد هم کارهای بندگان خدا را انجام دهد، آب هم این عمل را انجام دهد. اگر انسان این مطالب را فهمید و دانست که همه کارها در اختیار خداست، آن وقت از بندگان خدا صرف نظر می کند. نه این که با آن ها معاشرت نکند.
بلکه کارها را برای خدا انجام می دهد. یعنی اگر دو تا پرتقال به کسی دادید، برای خدا می دهید. نه برای این که فردا به شما دو تا پرتقال بدهد. اگر به این نیت دادید، این معاوضه است. اگر کسی مرد خوبی باشد و شما مداحی او را بکنید، تا این که او هم در جای دیگر مداحی شما را بکند، این همان بازیگری است. اگر به راستی مرد به درد بخوری است، باید از او تقدیر کرد. »
اثر نماز مقبول
4. خواندن نماز در پنج وقت بهتر است یا جمع کردن بین آن ها؟
« این موضوع از جزئیات است و زیاد مهم نیست. آنچه اصل و روح نماز است، این است که اگر می خواهید بدانید نماز شما مورد قبول است یا نه، از این جا تجربه کنید؛ اگر دیدید نماز شما جلو دروغ و فساد و منکرات را می گیرد، بدانید نماز شما مقبول است. کار نماز این است، همان طور که آتش می سوزاند و آب خاموش می کند، نماز هم انسان را از منکرات نجات می دهد. آن زمانی که انسان به فکر منکر افتاد، اگر دید نمازش مانع دروغ گفتن اوست؛ به او گفت: تو که نماز می خوانی و عبادت خدا را می کنی، این کار را نکن! و او این کار را نکرد، بداند نمازش مورد قبول است.
« ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر »
در کلمات حضرت امیر علیه السلام آمده است که:
« مَثل الصلوه مثل الحُمّة علی باب الرجل: مَثل نماز، مَثل حمام در خانه است.» انسانی که پنج مرتبه در شبانه روز حمام می رود، آیا دیگر بدن او آلوده است؟ این نماز را هم اگر کسی آن گونه که باید، انجام دهد، روحش را از کثافات و معصیت ها تطهیر می کند. اگر دیدید از معاصی پاک شدید؛ دروغ نمی گویید، خیانت نمی کنید، کلک و حقه بازی را کنار گذاشتید، بدانید نماز خوانده اید. وگرنه بدانید معلق بازی کرده اید، نماز نخوانده اید. »
دروغ بدتر از شرابخواری
5. توصیه ای بفرمایید؟
امام باقر(ع) فرمودند: « إن الله عزّوجلّ جعل للشّر أقفالاً و جعل مفاتیح تلک الأقفال الشراب و الکذب شرٌ من الشراب. »
خداوند برای معاصی و شرور، قفل هایی قرار داده است. باب دروغ و شرّ و معصیت خدا بسته شده است و قفل آن عقول انسانی است. اگر کسی هتاکی و سفاکی کند، خانه کسی را خراب کند، هر عاقلی به او می گوید: چرا این کار را می کنی؟! عقلش به او می گوید: چرا خانه مردم را خراب می کنی؟!
عقل ها همه مانع معصیت هستند ولکن کلید همه این قفل ها که درب معاصی را بسته است، شراب است. انسان شرابخوار عقلش زایل می شود. عقل که زایل شد، در برابر معاصی و شرور مانعی نیست. پس شراب، کلید همه قفل هاست. یعنی همه قفل ها را شراب باز می کند. آدم مست لایعقل، هر معصیت و خراب کاری را مرتکب می شود.
با این که شراب این چنین سمتی دارد، « و الکذب شر من الشراب »؛ دروغ بدتر از شراب است؛ برای این که شراب، عقل شرابخوار را در خطر می اندازد، ولی دروغ، عقول ذوی العقول را در معرض خطر قرار می دهد. ممکن است به خاطر یک دروغ هزاران نفر به اشتباه بیفتند. پس دروغ وضعش بدتر از شراب است. ان شاء الله موفق شوید که جزء صدیقین شوید. »
بندگی خدا
6. بعضی اوقات که انسان در خطر می افتد و هیچ راهی پیدا نمی کند، خدای خود را احساس می کند؛ چه باید کرد که این حالت در حال اختیار هم برای انسان وجود داشته باشد؟
« بندگی خدا، بندگی خدا فقط نماز و روزه نیست؛ انسان باید در هر حرکتی حساب خدا را داشته باشد. مثلاً اگر برای رضای خدا این جا آمده اید، این هم مثل عبادت و نماز است. یعنی هر کاری باید برای خدا باشد. باید از راه بندگی خدا رفت. »
اسلام، دین تعالی
7. توصیه ای بفرمایید تا عمل کنیم؟
« اگر این دو کار را انجام دهید، خیلی پیشروی کرده اید:
یکی این که نماز را اول وقت بخوانید،
دیگر آن که دروغ نگویید.
خیال نکنید ضرر می کنید. ان شاء الله مورد توفیقات خدا هم واقع می شوید و آن وقت اگر این کارها را کردید، فهم شما هم عوض می شود، یعنی درک دیگری پیدا می کنید.
الان شاید شما نتوانید این مطالب را از ما قبول کنید، ولی وقتی خودتان به آن رسیدید، قبول می کنید. وقتی وجدان شما مسأله را حل کرد، می بینید راست است و می بینید که اسلام چه نعمت بزرگی برای بشر بوده است. و این بشر، روی همان هوی و هوس و شیطنت خودش، از آن بی بهره بوده است. پیامبر اسلام می خواهد همه به ستاره ثریا برسید؛ ولی این ها می گویند بگذارید ما برویم در یک منجلاب غرق شویم. »
اخلاص، حقیقت بندگی
8. شما فرموده بودید که اگر انسان بندگی خدا کرد، نفس او الهی می شود، بفرمایید حقیقت بندگی چیست؟
« حقیقت بندگی، اخلاص است. یعنی اگر همه چیز و همه کار را برای خدا انجام دادید و بقیه را پوچ بدانید، این اخلاص و بندگی است. »
تزکیه نفس مقدمه فهم قرآن
9. برای فهم قرآن چه کنیم؟
« تزکیه و تهذیب در فهم قرآن بسیار دخیل است. البته تفاسیر هم خوب است. »
نشاط در نماز شب
10. ما برای نماز شب بلند می شویم و نماز شب هم می خوانیم، ولی نشاطی نداریم و خسته می شویم؟
« باید به خدا معرفت داشت. »
رضایت خدا
11. از کجا باید شروع کنیم؟
« دنبال هوی و هوس نروید، فقط رضایت خدا را در نظر بگیرید. »
اصل، در تهذیب نفس است.
12. تهذیب مقدم است یا تحصیل؟
« البته تحصیل هم برای تهذیب است. تهذیب، بندگی خداست. تهذیب بر همه چیز مقدم است. تحصیل و مطالعه هم برای تهذیب است. »
هوی و هوس، مانع نماز شب
13. شخص محترمی پرسید: نمی دانم چرا شب بیدار می شوم اما در رختخواب و بستر بیدارم و نمی توانم بلند شوم برای تهجد و نماز شب؟
آقا همانطور که سرش پایین بود و به زمین نگاه می کرد با ناراحتی فرمود:
« هواها و هوسها غل و زنجیرمان کرده است. »
آن فرد محترم از این گفته گریه کرد.
صنوبر شو!
14. از آقا پرسیده شد: اشراف پیدا کردن بر مطالب و معارف در قرآن و حدیث و غیره چگونه حاصل می شود؟ پشت و روی عالم را دیدن با چه بدست می آید؟
آقا با لطافت و ظرافت پاسخ داد:
« صنوبر شو تا همه جا را ببینی! اگر بوته ای بودی فقط دور و بر خود را می توانی ببینی. »
( درخت صنوبر رشید و سر به آسمان کشیده است و از بالا اشراف به همه باغ و بستان و آنچه در او می گذرد دارد. برخلاف بوته کوچک که روی زمین لمیده و تا شعاع محدودی اطراف خود را می نگرد. کنایه از اینکه ظرفیت خود را بالا ببر. )