فَلْینْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ
انسان باید به غذای خویش بنگرد! «عبس/24»
راز قتل امام حسین علیه السلام در کریمه یاد شده نهفته است!
خواهید پرسید چرا و چگونه؟
پاسخ را با یک سوال آغاز می کنیم:
چرا خداوند متعال خطاب به ابنای بشر می فرماید: انسان باید به غذای خویش بنگرد؟
در این نگریستن چه رازی نهفته است که حضرت باری تعالی در خطابی امر گونه و به تعبیر اهل اجتهاد نزدیک به وجوب انسان را بدان فرا می خواند؟
ممکن است بگویید غایت خداوند در شریفه یاد شده این است که انسان را به تامل در نحوه پیدایش و چگونگی آفرینش غذا فرا خواند.
ونیز ممکن است همچون اهل طب ظاهر آیه را گرفته بگویید:
نگاه به غذا در حین تناول طعام، موجب ترشح غدّه های بزاقی در سطح دهان و معده شده در نتیجه انسان مبتلا به سوء هاضمه نمیشود چنانکه یافته ای پزشکی نیز موید این مدعاست.
با نگاهی ژرفتر می توان باطن آیه را کاوید و گفت:
طعام کنایه از دانش است و آدمی باید به دانش خود بنگرد و ببیند علمش را وامدار چه کسی است و از که می ستاند.
همه آنچه گفته شد البته در جای خود درست است و قابل اعتنا؛ اما برداشت دیگری نیز وجود دارد که به جهاتی اندکی درستتر می نماید.آن برداشت سوم این است که انسان آنگاه که بر سفره طعام می نشیند می بایست کمی اندیشه کند و بنگرد این غذایی که بر سر سفره گذاشته اند آیا حلال است یا حرام؟
اکنون به پاسخ سوال ابتدایی خود تا حد زیادی نزدیک شدیم. با نگاهی به خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، به خود حق می دهیم که بگوییم: غذای حرام و حتی شبهه ناک بود که امام حسین علیه السلام را کشت.
آری! این ادعا به هیچ روی گزاف نیست چه آنکه در روز عاشورا پس از آن که هر دو سپاه آماده پیکار شدند عمر سعد دستور داد تا لشکریانش پرچمهای خود را برافرازند و بر طبل جنگ بکوبند.
سید الشهدا با دیدن این صحنه از خیمه گاه بیرون آمد و در برابر صفوف دشمن ایستاد؛ آنگاه به قصد موعظه از ایشان خواست تا سکوت اختیار کنند و به سخنان وی گوش فرا دهند؛ ولی آنها با همهمه و هلهله نگذاشتند که صدای امام به لشکریان برسد.
حضرت ناگزیر خطاب به ایشان فرمود : "ویلکم ما علیکم أن تنصتوا إلی فتسمعوا قولی...؛ وای بر شما! چرا گوش فرا نمی دهید تا سخنم را بشنوید که هر کس از من پیروی کند نیکبخت است و هر کس راه عصیان پوید بی شک در جرگه هلاک شدگان فرو خواهد افتاد. و شما که به گفتارم گوش فرا نمی دهید البته عصیانگری بیش نیستید.
در اثر هدایای حرامی که دریافته اید و در نتیجه غذاهای حرام و لقمه های غیرمشروعی که شکم های خود را از آن انباشته اید، اینگونه خداوند بر دل های شما مهر زده است. وای بر شما! ...
آری! اگر نبود "ملئت بطونهم من الحرام" چه کسی این گستاخی را داشت که جگر گوشه پیامبر(ص) را سر بریده آنگاه بر فراز نیزه ها در هر کوی برزن بچرخاند و پیوسته هتک حرمت کند؟!
منبع : سایت تبیان
ای اروند چه آسوده فرشتگان سرزمین ما را بلعیدی، آنان که چه خوب برای امام و مقتدایشان خود را هم به آب زدند و هم به آتش. شاید تو هم صدای اشک ها و روانی ناله شان را درک کردی و آنچه را که از خدا می خواستند، اجابت کردی و با خون پاک شان امواج خود را به رنگ ارغوانی خضاب کردی. چه نیک یارانی که در اعماق تو سال ها بودند و اینجا روی خاک به دنبال شان می گشتیم.
با تشنگی مفرط و جانکاه زیر آب
سرگرمی اش شده رصد ماه زیر آب
ماه شکوهمند و قشنگی که یک نهنگ
در چشم اوست مثل پرکاه زیر آب
دریا سکوت کرده برای تلافی
ماه و نهنگ خنده کوتاه زیر آب
فرقی نمی کند که کجا عاجزت کند
عشق است گاه روی زمین، گاه زیر آب
قبری برایشان متصور نشد کسی
گاهی کنار ساحل و ناگاه زیر آب
تیری به باله می خورد و رد خونشان
دالان قرمزی است یک راه زیر آب
از درد عشق و باله ی زخمی و آب شور
سرگذشته است یک چاه زیر آب
حالا سه هفته است که بالا نیامده است
دریا بخار می شود از آه زیر آب
آنانکه مَثل "جوینده یابنده است" را به هم زدند، آنگاه که هنگام وداع می گفتند به دنبال اجساد ما نگردید که نمی یابید. آنانکه چون همرزمان صدر اسلامی خود تاریخ ساز صدر انقلاب شدند و مثال ایثار و ولایت پذیری.
خاطرات دیروزشان که در ورای کلمات ساده هر یک درسی از نایاب درس هاست، نیست جز تذکر و یادآوری برای گام برداشتن امروز ما: فذکر انما انت مذکر.
جملاتی که از نظرتان گذشت، گوشه ای از گفته های انجمن فرهنگ پایداری در وصف شهدای غواص است که از مظلوم ترین شهدای دفاع مقدس اند. شهدای غواص در بحث "نیلوفران آبی" در انجمن فرهنگ پایداری میزبان ما هستند. دلنوشته ها و خاطراتی از زیر آب و ماهیان در آب خفته قطعا برای همه درس آموز و جذاب خواهد بود. اینها کلمات کسانی است که خطاب به مولای خود می گویند: دست من خورد به آبی که نصیب تو نگشت.