بر اساس روایات وارده، اولین روز ازهر ماه قمری دارای فضیلتهای فراوانی است به ویژه که این ماه ذیالحجه باشد و حاجیان نفس خود را به قربانگاه عشقالهی ببرند.
روایت شده که هر کس از روز اول ماهی که مقارن با دوشنبه است به مدت 14 روز سوره واقعه را تلاوت کند؛ یعنی در روز اول یکبار، روز دوم، دوبار، روز سوم، سه بارو.....روز چهاردهم، 14بار، روی فقر را نخواهد دید.
همچنین در فضیلت روزهداری دراین ماه از ائمه معصومین نقل شده است که روزه روز اول ماه ذیالحجه معادل روزه 80ماه است.
روایتی دیگر در فضیلت این ماه آورده است که روزه 9روز اول این ماه معادل روزه تمام عمر است.
نماز مخصوص ماه ذیالحجه در 10شب اول که دو رکعت بوده که در آن بعد از حمد یک مرتبه توحید و آیه شریفه 142 سوره اعراف « و واعدنا موسی ثلاثین لیلة....» قرائت میشود از دیگر برکاتی است که به مسلمانان عطا شده تا خود را در امواج معنوی دریای خروشان حج احساس کنند. .
اعمال ماه ذی الحجه :
1- روزه گرفتن نه روز اول
2- خواندن دو رکعت نماز ما بین مغرب و عشاء بعد از حمد یک مرتبه سوره توحید و آیه 142 سوره اعراف . روز اول : روزه – خواندن نماز فاطمه (س) . روز هشتم روز ترویه است و روزه اش بسیار فضیلت دارد .
شب نهم : خواندن دعای مخصوص آن شب . خواندن هزار بار تسبیحات عشر . زیارت امام حسین (ع) . روز عرفه: غسل کردن . خواندن زیارت امام حسین (ع) . خواندن دو رکعت نماز پیش از دعای عرفه و طلب آمرزش . خواندن دعای عرفه .شب دهم : احیاء و خواندن زیارت امام حسین (ع) و دعای یا دائم الفضل علی البریه . روز دهم : (عید قربان) : غسل کردن . نماز عید قربان . خواندن دعای ندبه . قربانی کردن . خواندن تکبیرات عید . خواندن دعاهای مخصوصه . التماس دعا
تمام سفارشات عارف واصل
دستورالعملی از عارف وارسته آخوند ملا حسینقلی همدانی:
« تمام سفارشات این بینوا به تو اهتمام در ترک معصیت است. اگر این خدمت را انجام دادی، آخرالامر تو را به جاهای بلند خواهد رسانید. البته، در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر ـ خدای ناخواسته ـ معصیت کردی، زودتر توبه نما و دو رکعت نماز به جا آور و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه.»
چلچراغ سالکان، محمد قنبری
بمناسبت فرا رسیدن میلاد باسعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام رضا(ع) .
توصیهای از آیة الله بهجت در باب زیارت حضرت امام رضا(ع)
زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول میطلبید و میگویید:
زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام میروند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند.
«أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام میروند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند.
بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور - کسی مادرش را به کول میگرفت و به حرم میبرد. چیزهای عجیبی را میدید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:
«غده خوب میشود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
همه زیارتنامهها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام میدانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:
«از بعضی گریهها ناراحت هستم!»
یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخواندهام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان میخوانند که گویی شاهنامه میخوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کردهام.
حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:
«در روز عاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!
پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
«در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.»
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول این که حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه میباشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین - سلام الله علیهم - را یک یک با سلام ذکر میفرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- میباشد.
حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه میدانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمیدانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.
در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت میباشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. زیارت نامه میخواندند. همین زیارت نامه معمولی را میخواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه میدانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمیدانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.
منبری که در آن از خمینی تعریف شود، بیش از این نمیارزد!
چند جلسهای در بیت حضرت امام صحبت کردم و به رسم رایج آن روز، حضرت امام مبلغی را که درون پاکتی بود، در ازای آن چند جلسه به من عطا کردند. پس از یکی دو روز، وقتی هنگام نیاز به پول، در پاکت را گشودم، دیدم که مبلغ داخل آن، بسیار ناچیز است. تعجب کردم...
امام خمینی(ره) پیش از قیام 15 خرداد و تبعید به نجف اشرف، به مناسبتهای مختلف مانند شهادت و وفیات معصومین (علیهم السلام) در بیت خود مجالس روضه داشت و از منبریهای مطرح در قم در این مجلس به ایراد سخن میپرداختند و روضه میخواندند.
یک سخنران نامآشنای آن روزها نقل میکرد: چند جلسهای در بیت حضرت امام صحبت کردم و به رسم رایج آن روز، حضرت امام مبلغی را که درون پاکتی بود، در ازای آن چند جلسه به من عطا کردند. پس از یکی دو روز، وقتی هنگام نیاز به پول، در پاکت را گشودم، دیدم که مبلغ داخل آن، بسیار ناچیز است. تعجب کردم که نکند این پاکت پول مربوط به مورد و شخص دیگری بوده و در آن اشتباهی صورت گرفته است...!
مدتی از این ماجرا گذشته بود که روزی به مناسبتی با مرحوم حاج آقا مصطفی، فرزند بزرگوار امام ـ که با هم دوست بودیم ـ صحبتی داشتیم، در آن فرصت، به این موضوع نیز اشاره کردم. البته در آن زمان به مبلغ پولی که مرسوم بود و برای چند جلسه میدادند، نیاز جدی نداشتم و برایم مهم نبود، فقط میخواستم حقیقت قضیه را بفهمم. مرحوم حاج آقا مصطفی از مبلغ پول داخل پاکت پرسید و من به ایشان گفتم که: ... ریال. ایشان هم بسیار تعجب کردند و فرمودند: از آقا بپرسم ببینم ماجرا چه بوده. از ایشان تقاضا کردم طوری مطرح نکند که حضرت امام تصور کنند به کمی مبلغ معترضم. ایشان هم قول دادند که موضوع را ماهرانه طرح کنند تا برای من بد نشود.
پس از مدتی حاج آقا مصطفی به من فرمودند: فلانی! جریان پاکت را از آقا سؤال کردم و به ایشان گفتم: آقا جان! گویا در پاکت پولی که به آقای «....» بابت جلسات روضه دادید اشتباهی صورت گرفته و مبلغ آن بسیار ناچیز بود، شاید با پاکت دیگری اشتباه شده است. آقا فرمودند: «نه، اشتباهی در کار نبود. ما از ایشان دعوت کردیم تا در وصف ائمه و معصومین ـ علیهم السلام ـ سخن بگوید، نه اینکه از خمینی تعریف کند. منبری که در آن از خمینی تعریف شود، بیش از این نمیارزد!».
الگوگرایی همانند خداگرایی و کمالطلبی از صفاتی است که ریشه در ذات و فطرت آدمی دارد.
شناخت کمالات، صفات و ویژگیهای اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، علمی و عملی الگوهای برتر، ایمان و تقوا را تقویت میکند و آثار آن در عمل و رفتار انسان تجسم و تجلی مییابد.
شهید عباس بابایی، الگویی است از میان رودخانه فیض همیشه جاری شهادت، به بیان دیگر: ایمان و عقیده، ایثار و گذشت، معنویت و رشادت، قوت قلب و تعبد و بالاخره روح خدایی و خدایی کاروان شهیدان است که شما را تحت تأثیر و مجذوب خود ساخته است، و چون با شهید بابایی بیشتر آشنا بودهاید،او را به عنوان نخونه و مصداقی از آن کمالات ارزشمند از میان شهدا مثال زدهاید.
پرسش اساسی این جا است: چه درسها و کتابها و رفتارها و استادها و مکاتب و مذاهبی، از شهدا، انسان هایی ساخته است که خدا خریدار آنها و انبیا مشتاق زیارتشان و فرشتگان خدمت گزاران آنان شدهاند؟
خواهر! همه علایم جمع را بردار، به وحدت واحد بیندیش. یک درس و یک کتاب و یک استاد و یک مکتب و یک مذهب بیش نبود. درس عشق از کتاب عشقی که نویسندهاش خدا بود و مدرس، معلم آن پیامبر و فاطمه و امامانعلیهمالسلام بودند و یاران و پیروان آنان در طول تاریخ، شاگردان آن کلاس بودند. آن مکتب مکتب اسلام (ان الدین عند الله الاسلام) و آن مذهب، مذهب و راه علی و فاطمه و حسن و حسین و سایر ائمهعلیهمالسلام است و امروز استادی کلاس عشق و عاشقی را حضرت ولی زمان (عج) به عهده دارد.
پس برای آن که بتوانید حال و هوای شهدا را پیدا کنید، باید شناخت و معرفت خود را نسبت به چهارده معصومعلیهمالسلام تکمیل نمایید و از راه و سیره و سنت آنان آگاه گردید؛ با اخلاق و افکار و عقایدشان آشنا شوید؛ دوستان و دشمنانشان را بشناسید؛ با موانع ظهور امام زمان(عج) یا معرفت پیدا کنید، و علم و معرفت به دست آمده را در عمل و اخلاق خویش متحقق سازید، تا جوانههای عشق پدید آید.
پس برای عاشق شدن لازم است راه شناخت و معرفت و راه عمل و عبادت را پیش گیرید؛ یعنی باید عارفِ عامل و عاملِ عارف گشت تا خورشید عرفان در مشرق روح طلوع کند و عالم وجود درون را روشن سازد و ظلمت و سیاهیهای قلب را بزداید و دل سرمازده و یخبندان وجود را گرم سازد و یخهای آن را آب کند.
پس باید گامهای معرفت و عمل را با هم برداشت. در همان حین که زندگی نامه و وصیتنامه شهدا را مطالعه میکشید و با سیره و سنت قول و عملی آشنا میشوید، گامهای عملی را نیز تمرین کنید. تمرینات عملی هر فردی متناسب با میزان معرفت و عشق و علاقهاش به الگوهای برتر است.
توصیه ما، در برنامه اول به شما این است که به پنج امر اقدام کنید:
1 - هیچ گاه به شوخی یا جدی دروغ نگویید
2 - هیچ وقت عصبانی نشوید
3 - غیبت نکنید
4 - همیشه با وضو باشید
5 - همه نمازهایت را در اول وقت بخوانید.
هر شب پیش از خواب کارکردهای روزانه خود را محاسبه کنید. ببینید آیا توانستید به این توصیهها عمل کنید. هر گاه توانستید تا چهل روز به طور کامل و دقیق به آن عمل کنید، با ما مکاتبه نمایید، تا توصیه گام بعدی گفته شود. هر روز که تخلف کردید، روزهای گذشته را نادیده بگیرید و از فردا با جدیت و مراقبت بیشتر شروع کنید و آن را را روز اول چهل روز به حساب آورید.
دوره کتاب آداب و مراحل سلوک الهی، نوشته استاد کریم محمود حقیقی را برای مطالعه تهیه کنید.
در صورت عدم دسترسی به آن، کتاب نقطههای آغاز در اخلاق عملی نوشته آقای مهدوی کنی را بخوانید.
برگرفته شده از سایت درگاه پاسخگویی به مسائل دینی