بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العزیز الحکیم: یریدونَ لِیطفِئوا نورَاللهِ بِاَفواهِهِم واللهُ مُتِمُّ نورِه وَلوکَرِهَ الکافِرون
ملت عزیز ایران؛ امت بزرگ اسلام
دست پلید دشمنان اسلام بار دیگر با اهانت به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم کینه ی عمیق خود را آشکار ساخت و با اقدامی جنون آمیز و نفرت انگیز، خشم مجموعه های خبیث صهیونیستی را از تلألؤ روزافزون اسلام و قرآن در جهان کنونی نشان داد. در روسیاهی عاملان این جنایت و گناه بزرگ همین بس که مقدسترین و نورانی ترین چهره میان مقدسات عالم را آماج یاوه های مشمئز کننده ی خویش ساخته اند. پشت صحنه ی این حرکت شرارتبار، سیاستهای خصمانه ی صهیونیسم و امریکا و دیگر سران استکبار جهانی است که به خیال باطل خود میخواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسلهای جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافکنده و احساسات دینی آنان را خاموش کنند. اگر از حلقه های قبلی این زنجیره ی پلید یعنی سلمان رشدی و کاریکاتوریست دانمارکی و کشیش های امریکایی آتش زننده قرآن حمایت نمیکردند و دهها فیلم ضد اسلام را در بنگاههای وابسته به سرمایه داران صهیونیست سفارش نمیدادند، امروز کار به این گناه عظیم و غیرقابل بخشش نمی رسید. متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملتهای مسلمان را به درد آورده اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.
برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان نیز بدانند که این حرکات مذبوحانه ی دشمنان در برابر بیداری اسلامی، نشانه ی عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است، والله غالبٌ علی امره
سیدعلی خامنه ای
23/شهریور/1391
مردم اهر علیرغم زلزله 6.2 ریشتری21 مرداد حضور گسترده ای در راهپیمایی روز قدس داشتند.
راهپیمایی کنندگان با حضور باشکوه خود در این مراسم بیعت مجدد خود را با آرمانهای بلند امام و انقلاب و همدلی خود را با مردم مظلوم فلسطین اعلام کردند و تبلیغات مسموم دشمن را که امیدوار بودند مردم با وجود پس لرزه های متعدد به خیابانها نمی آیند را ناکام گذاشتند.
این راهپیمایی با قرائت قطعنامه و آتش زدن پرچم آمریکا و اسرائیل پایان یافت.
پس از پایان راهپیمایی مردم مومن و روزه دار در محوطه اداره آموزش و پروش برای ادای نماز وحدت بخش جمعه گردآمدند و به سخنان عباس فلاح نماینده مردم اهر و هریس در مجلس شورای اسلامی گوش فرا دادند.
تصاویر در ادامه مطلب
“اسلام آمریکایی” اصطلاحی است که توسط امام خمینی (ره) برای توصیف نوعی “اسلام جعلی” استفاده میشد. این اصطلاح، بعدها کاربرد گستردهتری پیدا کرد و حتی در منازعات سیاسی مورد استفاده قرار گرفت.
پیشینه این واژه سیاسی به دوران اول انقلاب اسلامی در سال 1357، یعنی هنگامی که امام خمینی در صحبتهایش از اسلام و نظام حاکم بر شیخ نشینان عرب در خلیج فارس و عربستان سعودی با عبارت منادیان “اسلام آمریکایی” اشاره کرد باز میگردد.اما اکنون کشور ترکیه و دولت به اصطلاح اسلامگرای آن حتی از حاکمان عرب نیز پیشی گرفته و به نمایندگان اصلی “اسلام آمریکایی” که می توان آن را “اسلام لیبرال” نامید، تبدیل شده اند.ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر کشورهای غربی مایلند که همه کشورهای اسلامی به نمونه ای مانند ترکیه تبدیل شوند. تصاویر موجود در این مطلب، گویای واقعیت این نوع از اسلام است.
فخرالمحققین سیّد محمد اشرف، سبط سید الحکما میرداماد، در کتاب «فضائل السادات» از کتاب «مدهش» ابن جوزی نقل می فرماید: که مردی از پرهیزکاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته و گداخته را با دست [بدون انبر] از کوره بیرون می آورد و حرارت آهن به دست او هیچ آسیبی نمی رساند. با خود گفت: این شخص یکی از بزرگان است. پیش رفت و سلام کرد و گفت: تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری نموده، برای من دعایی کن. آهنگر تا این سخن را شنید گریست و گفت: گمانی که درباره ی من کردی صحیح نیست، من از پرهیزکاران و صالحان نیستم. آن مرد گفت: انجام چنین کاری جز به دست بندگان صالح خدا امکان پذیر نیست!
آهنگر گفت: صحیح است اما دست من هم سببی دارد. آن مرد اصرار کرد تا از علّت امر مطلع شود.
آهنگر گفت: روزی بر در همین مغازه مشغول کار بودم، زنی بسیار زیبا و خوش اندام که کمتر مانند او را دیده بودم جلو آمد و اظهار فقر و تنگدستی شدیدی کرد. من دل بر رخسار او بستم و شیفته ی جمالش شدم و لذا به او تمایل نشان دادم و او را دعوت به گناه کردم و گفتم در صورتی که به چنین کاری راضی شوی هرچه احتیاج داشته باشی برمی آورم.
زن در پاسخ گفت: از خدا بترس، من اهل چنین کاری نیستم من به او گفتم: پس برخیز و دنبال کار خود برو. او نیز برخاست و رفت، اما طولی نکشید که دو مرتبه برگشت و در اثر تنگدستی مجبور شد که خواسته ی مرا بپذیرد، اما با این شرط که به مکان خلوتی بروند که غیر او و من کسی دیگر در آنجا نباشد.
من قبول کردم و او را به خانه ی خود بردم و درها را محکم بستم و آنگاه به جانب زن رفتم. آن زن چون برگ بید به لرزه افتاد و قطرات اشک چون ژاله از دیده بارید.
به او گفتم: چرا می لرزی؟ گفت به شرط من عمل نکردی، زیرا غیر از من و تو، پنج نفر دیگر این جا حضور دارند که آنها عبارتند از: خدا، دو فرشته ی من، و دو فرشته ی تو که مأمور کتابت اعمال هستند.
وقتی این سخن را از زن شنیدم، آتش شهوت در من سرد شد و از آن عمل زشت منصرف شدم و آنگاه از پول و کالا هر مقدار که در توان داشتم به او دادم، زن صالحه نیز در مقابل دست به دعا برداشت و گفت خداوندا چنان چه او از خوف تو، آتش شهوت به من را سرد کرد تو نیز آتش دنیا و آخرت را بر او سرد کن، که دعای آن زن به اجابت رسید، و از آن پس حرارت آتش بر من اثر ندارد و بدون انبر، آهن ها را از کوره بیرون می آورم.
توی دنیا چی رو از همه بیشتر دوس داری ؟ یا چه کسی رو ؟ یا کدوم تیم فوتبال رو یا کدام اعضای خانوادت یا دوستت رو ؟
تا حالا به این فکر کردی که تو دنیا چی یا کی رو از همه چیز بیشتر دوست داری؟ این س?ال رو خیلی از ما از کودکان می پرسیم و به جواب هاشون می خندیم و خرده می گیریم و بعد یادشون می دیم که بگن خدا رو بعد پیامبر و بعد اماما رو و ...
اما اگر الآن از خودمان بپرسیم چی ؟ ما کیو از همه بیشتر دوس داریم دلمون میخاد داشته باشیمش و اگر داریم نمی خواهیم لحظه ای از دستش بدیم ؟ خدا وکیلی بی تعارف به خودمون جواب بدیم دقیقا همونایی که واقعا در حال حاضر دل و جان ما رو تسخیر کردند چه کسانی هستند ؟شعار ندهیم تنها خودمانیم و خودمان .
همان هایی که الگوی ما در تمام ابعاد زندگی هستند همیشه به حالشان حسرت می خوریم و آه ها از نهادمان بلند می شود که ای کاش من جای وی بودم .
من با خودم که فکر کردم دیدم ممکن است با خیلی ها محشور شوم در هر برهه ای از زندگیم کسی یا چیزی بوده که نهایت آروزی من باشند گاهی این بازیگر و آن خواننده گاهی این تیم و آن تیم گاهی مسی گاهی رونالدو و گاهی .... ادامه مطلب...