سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خردی که بیماری خشم و شهوت دارد، از حکمت بهره ای نمی برد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :30
بازدید دیروز :118
کل بازدید :504028
تعداد کل یاداشته ها : 243
103/9/3
11:49 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
فواد[114]
در باغ شهادت را نبسته اند. کلیدش را هم کسی نشکسته است. جنگ همان جنگ است. از آغاز تاریخ تا پایان آن همواره نزاعی بین حق و باطل وجود داشته و خواهد داشت. جنگ ادامه دارد. تنها این مختصات جنگ است که تغییر می کند و این ماییم که باید زمین جدید بازی را خوب بشناسیم. باید جبهه ها را پیدا کنیم. سکوت در این میدان جایز نیست. نشستن به منزله همراهی با دشمن است. باید برخیزیم. زمانی کشور به کسانی نیاز داشت که سلاح بر دوش بگیرند. امروز به کسانی نیاز دارد که تولید علم را کلید بزنند؛ به کسانی که مقابل منافقان داخلی بایستند؛ به کسانی که مقابل اندیشه های فاسد وارداتی قد علم کنند؛ به کسانی که از گفتمان انقلاب دفاع کنند؛ به کسانی که نرم افزار انقلاب را تدوین کنند؛ به کسانی که مقابل انقلابیون شرمنده بایستند؛ به کسانی که حاضر باشند از خودشان عبور کنند؛ به کسانی که حاضر باشند هزینه بدهند؛ به کسانی که فقط با خدایشان معامله کنند.

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی وبلاگ گروهی فصل انتظار همفکری بتلیجه نمازگذار این راه بی نهایت مکاشفه آخرالزمان و منتظران ظهور یک لحظه با یک طلبه! ● بندیر ● سجاده ای پر از یاس در کوی بی نشان ها د نـیـــای جـــوانـی ... حبل المتین ... جبهه وبلاگی غدیر ● رایحه ● جاکفشی عروج تخریبچی هیات محبان بقیةالله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه شلمچه جاده خاطره ها .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رنگارنگه یک فنجان شعر سلام شهدا سرافرازان یک ایحسب الانسان ان یترک سدی «نجوای شبانه» رند نور توشه آخرت نشانه ساحل نشین اشک بچّه شهید (به یاد شهدا) شهدای دفاع مقدس شهید قنبر امانی چفیه استشهادی خط سوم نگاه منتظر مرصاد صفحات خط خطی فرشتگان رنجور در حسرت شهادت قبیله ی زمین شریعت پاینده کلک بهار مهندسی متالورژِی فدایی سید علی از فرش تا عرش بر و بچه های ارزشی دوزخیان زمین شش گوشه نه آبی .. نه خاکی یا زهرا(س) یادگار آل یاسین نورهدایت امیدزهرا هامون و تفتان صبح دیگری در راه است .... شاهد کشکول سیب گلاب نسیم وحی عوامل پیشرفت ،راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چیست ؟ عکس جالب مهدیار دات بسیجی کبوترانه من هیچم علوم قرآنی Quranic Sciences آفرینش قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته گنجینه قصار خودت va خودم .: حرف دل :. کجایید ای شهیدان خدایی ● باد صبا ● سیب سرخ انتظار فوتوبلاگ وصال نشانه های ظهور موعود پرواز نیلوفرعاشق طلبه میلیونر حریم یاس یکدلی در سفر زندگی شهید امر به معروف زوبونی عشق حسین(ع) و در باره ی معصومین نیم پلاک یعنی شهید وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا وبلاگ ایران اسلام در گوشی با خدا مشهد وبلاگ خاطرات مخلصات سوخته دل با معرفت ترنم بهاری یادداشت پرس و جو حاج صالح رهپویان وصال تمنای وصال بیقرار ظهور امتداد استخاره با قرآن مداحی و مولودی پایگاه اطلاع رسانی استاد انصاریان تجلی اعظم شیعه نیوز شبهای پیشاور بهترین ها امام موسی صدر شهید چمران سایت اطلاع رسانی استاد مصباح یزدی گل گفته معبر خدای که به ما لبخند میزند بسیج . خودباوری . شکوفائی و نوآوری واحد106 لشگرامام حسین وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا گنجینه معرفت بی قرار سلام113 آفتاب مهربانی فرزند شهید بسیجی مردان بی ادعا بسم رب المهدی ما زنده ایم مبلّغ مجمع فرهنگی مذهبی بهشت نور .::: مجاهدین ولایت :::. شجره طیبه قدسیان شمیم رضوان نقطه رهایی رایحه وصال فاطمه برترین بانوی جهان ستاد یادواره شهدای ارسباران جهان شناسی رهرو شهیدان
 
تصویر بزرگ

خیلی آقای بهجت حرف نمی‌زدند و دائم‌الذکر به نظر می‌آمدند. ایشان گاهی به مناسبتی چیزی می‌گفتند یا به دیگری می‌گفتند، و ما هم باید حواسمان جمع می بود که سریع مطب را بگیریم و استفاده کنیم

  به گزارش فرهنگ نیوز حضرت آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) از جمله نکاتی که در زمینه اخلاق مطرح می‌کردند و نسبت به آن عنایت داشتند این بود که می‌فرمودند: در همه کارها، اول از همه، مواظبت کنید آن چه را که یقین دارید، عمل کنید! تا آن‌چه را که نمی‌دانید خداوند متعال به شما عطا فرماید.

این بیان ایشان برگرفته از روایاتی است که از رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده، که نمونه آن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این است که فرمودند: هر کس به آنچه می داند عمل کند، خداوند این ارث را باقی می نهد که آن چه را نمی داند، به او می آموزد.

اهل بیت (علیهم السلام) می فرمایند: شما آنچه را علم داری عمل کن خدای‌ تعالی آن چه را علم نداری به شما خواهد داد. این یک نکته‌ای ظریف است که ما آن چه را که از مسلمات دین‌ است و روشن؛ وقتی به عمل آراستیم، نتیجه این عمل صالح نیل به علم الهی است که بس با ارزش و قیمتی است.

خیلی آقای بهجت حرف نمی‌زدند و دائم‌الذکر به نظر می‌آمدند. ایشان گاهی به مناسبتی چیزی می‌گفتند یا به دیگری می‌گفتند، و ما هم باید حواسمان جمع می بود که سریع مطب را بگیریم و استفاده کنیم.

گاهی در ضمن لطایفی، نکات خیلی ظریف و دوست‌داشتنی را که متناسب با حال طرف بود بیان می‌کردند. یک روزی، شخصی در صحن مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) به آقا برخورد کرده بود. به آقا گفته بود که حضرت آقا من خودم را گم کرده‌ام؛ می‌خواهم خودم را پیدا کنم، چکار کنم؟ آیت الله بهجت(رحمةالله علیه) فرموده بودند که برو در آن صحن یک اتاق و دفتری است به نام دفتر گمشدگان. بگو: من خودم را گم کرده ام، تا که در بلندگو شما را صدا کنند، ببینید آیا پیدا می‌شوید یا نه!

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی بهجت(رحمةالله علیه)


90/3/10::: 7:36 ع
نظر()
  
  

مَتَى نَصْرُ اللَّهِ؟ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ(1)

آخر الزمان

آیا ظهور نزدیک است؟

 

چه خوشست بوی عشق از نفس نیازمندان         دل از انتظار خونین دهن از امید خندان

بنا بر نص صریح قرآن کریم، هنگامی که حضرت موسی(علیه السلام) بر آن شد که برای ملاقات و مناجات با پروردگار خویش آهنگ کوه طور نماید، قوم خویش(بنی اسراییل ) را فراخواند و آنان را وعده کرد که تا پایان سی روز آینده به سوی ایشان باز خواهد گشت و آنگاه که خداوند متعال ده روز دیگر بر آن سی روز افزود عده ای از بنی اسرائیل گفتند موسی (علیه السلام) خلف وعده کرده و این مسأله زمینه ساز فتنه سامری و گوساله پرستی قوم یهود گردید. (الأعراف/142)

با توجه به پیامها و عبرتهای موجود در آیه یاد شده باید گفت یکی از آفتها و آسیبهایی که می تواند به منزله یک تهدید برای نهضت انسان ساز و امید آفرین مهدویت به شمار رود مسأله "توقیت" یا تعیین وقت واقعه ظهور است.

 

به فراست می توان دریافت که مسأله "توقیت" اساسا بر خلاف فلسفه و مفهوم واقعی انتظار فرج است و ای بسا منتظران را سرخورده، دلسرد و ناامید سازد و یا اینکه در اصل اعتقاد ایشان به پدیده ظهور خدشه وارد آورد. چه آنکه وقتی گفته می شود ظهور در فلان زمان مشخص حتما واقع خواهد شد ولی در زمان وعده شده ظهور تحقق نپذیرد آنگاه فرد منتظر افزون بر اینکه ممکن است ایمان خویش را نسبت به اصل ظهور منجی از دست دهد سرشکسته، مأیوس و ناامید نیز خواهد شد. از سوی دیگر چنانچه گفته شود ظهور تا فلان زمان خاص به وقوع نخواهد پیوست آنگاه فرد منتظر به خیال اینکه هنوز تا زمان ظهور فرصت کافی در اختیار دارد تلاش خویش را برای دستیابی به آمادگی لازم برای واقعه ظهور فروخواهد گذاشت.

 این روزها در برخی از محافل دینی به نقل از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت، (دامت برکاته) گفته می شود که ایشان در قبال سوالی مبنی بر بشارتهایی درباره ظهور فرموده اند که ظهور نزدیک است؛ آنقدر نزدیک که حتی افراد سالخورده نیز می توانند به درک واقعه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) امیدوار باشند.

بدینسان می توان گفت کارکرد حقیقی انتظار در عصر غیبت در گرو عدم تعیین وقت خاص برای واقعه ظهور می باشد.

از همین روست که در کثیری از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با "کذب" خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند. چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به "اسحاق بن یعقوب" آمده است:

 "... و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون"(3)

 (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند)

البته نهی از "توقیت" نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش،که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه  باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای "عهد" آمده است:

"... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا"(4)

(پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم)

 

بنا بر آنچه گذشت گفتنی است این روزها در برخی از محافل دینی به نقل از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت، (دامت برکاته) گفته می شود که ایشان در قبال سوالی مبنی بر بشارتهایی درباره ظهور فرموده اند که ظهور نزدیک است؛ آنقدر نزدیک که حتی افراد سالخورده نیز می توانند به درک واقعه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) امیدوار باشند. (این نقل قول را از زبان آیت الله ناصری از اینجا دریافت کنید).

< codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=6,0,40,0 height=50 width=50 classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11CF-96B8-444553540000>

راقم این سطور از یک سو در امین و ثقه بودن این علمای فرزانه ذره ای تردید ندارد. از سویی دیگر ظاهر این سخن ممکن است با پاره ای از احادیث منقول از اهل بیت علیهم السلام(روایتهایی که با عنوان "توقیت" شهرت یافته‌اند(5)) سازگار نیفتد بنابراین دیدگاه معقول و روی آورد منطقی در قبال مساله یاد شده چیست؟

 

به عقیده ما نمی توان و نباید از سر شتابزدگی و با اخذ موضع عجولانه، شأن و منزلت برخی از سرمایه ها و ذخیره های علمی و معنوی این کشور را زیر سوال برده آنها را در عداد وقت گزاران امر ظهور و مصادیقی برای این گونه روایتها به شمار آورد بلکه می بایست آنجا که سخنی چنین تامل برانگیز( آنهم به نقل از عالمی فرهیخته و دانشمند که خود بیش و پیش از ما بر اینگونه روایات اطلاع و اشراف کامل دارد) مطرح می شود تمام سعی و دقت خویش را در فهم صحیح مراد و مقصود گوینده به کار بندیم.

به فراست می توان دریافت که مسأله "توقیت" اساسا بر خلاف فلسفه و مفهوم واقعی انتظار فرج است و ای بسا منتظران را سرخورده، دلسرد و ناامید سازد و یا اینکه در اصل اعتقاد ایشان به پدیده ظهور خدشه وارد آورد.

و اما رهیافت معقول و پاسخ به سوال مزبور در گرو تقدیم چند مقدمه است:

یکم:

 همانگونه که غیبت بر دو گونه است: غبیت صغری و غیبت کبری؛ ظهور نیز بر دو گونه است: ظهور اصغر و ظهور اکبر.

منظور از ظهور اکبر همان فرج حقیقی و تحقق حکومت عدالت محور آخرین حجت خدا در دوران آخر الزمان است اما مراد از ظهور اصغر، تحقق پاره ای از نشانه های آخر الزمان نظیر رویدادهای اجتماعی همانند قیامها و جنگها، وبرخی حوادث طبیعی همچون زلزله، سیلابها، خسوف و کسوف غیر عادی، و نیز برخی نشانه های خاص می باشد که در برخی کتب مانند کتاب"عصر ظهور" تألیف عالم فرزانه آیت الله کوران به تفصیل تبیین و بررسی شده است.

دوم:

وقوع برخی از نشانه های یاد شده حتمی است بدین معنا که تا این نشانه ها تحقق نپذیرد ظهور واقع نخواهد شد. برخی نشانه ها نیز محتمل الوقوعند.

سوم:

هر یک از نشانه های یاد شده به تنهایی در حکم معدّات (6) و به منزله علت ناقصه (7) برای تحقق ظهور اکبر انگاشته می شوند اما اراده و فعل انسانها به عنوان جزء اخیر علت تامه (8)در تحقق ظهور اکبر نقشی سرنوشت ساز و تعیین کننده دارد لذا در شماری از روایات، یکی از وظایف خطیر منتظران در عصر غیبت دعا و استغاثه به محضر ربوبی به منظور تعجیل در امر فرج معرفی شده است؛ و حضرت حجت علیه السلام خود راز گشایش این مسأله را به ما آموخته اند آنجا که درتوقیع صادر شده از ناحیه حضرتش می فرمایند:

"... و اکثرو الدعا لتعجیل الفرج فإن ذلک فرجکم" (9)

(... تا می توانید برای تعجیل در فرج دعا کنید چرا که فرج شما همان است.)

 

نتیجه گیری:

قدر مسلم پاره ای از نشانه های ظهور در عصر حاضر تحقق یافته است. ظهور این نشانه ها(ظهور اصغر) نوید بخش قریب الوقوع بودن ظهور اکبر است لکن اراده و فعل آدمیان می تواند در کنار سایر اسباب، موجب تسریع و یا تاخیر آن گردد.

 

پایان بخش نوشتار حاضر تذکار این نکته است که:

توقیت یاد شده از ناحیه علمای اعلام آن توقیت معهود در روایات نیست چرا که آن توقیت، تعیین زمان خاص الخاص و وقت دقیق برای امر ظهور است و این نحوه توقیت از کلام این بزرگان استنباط نمی شود.

 

                                                                                                                                         

                                                                                                           سایت تبیان


  
  

مَتَى نَصْرُ اللَّهِ؟ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ(1)

آخر الزمان

آیا ظهور نزدیک است؟

چه خوشست بوی عشق از نفس نیازمندان         دل از انتظار خونین دهن از امید خندان

 این روزها در برخی از محافل دینی به نقل از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت، (دامت برکاته) گفته می شود که ایشان در قبال سوالی مبنی بر بشارتهایی درباره ظهور فرموده اند که ظهور نزدیک است؛ آنقدر نزدیک که حتی افراد سالخورده نیز می توانند به درک واقعه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) امیدوار باشند.
(این نقل قول را از زبان آیت الله ناصری از اینجا دریافت کنید)...
< codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=6,0,40,0 height=50 width=50 classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11CF-96B8-444553540000>
ادامه مطلب خواندنی است حتما بخوانید اینجا کلیک کنید 

87/8/17::: 11:36 ع
نظر()
  
  

علاج ما، اصلاح نفس است

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 


ما می خواهیم هر چه دلمان می خواهد بکنیم، اما دیگران حق ندارند، به ما اسائه ای بکنند؛ ما خودمان، به نزدیکانمان، دوستانمان، هر چه بکنیم، بکنیم، اما دیگران، دشمنان، حق ندارند به ما اسائه ای بکنند.
آخر ما اگر خودمان را درست بکنیم، خدا کافی است، خدا هادی است. ما خودمان را نمی خواهیم درست بکنیم، اما از کسی هم نمی خواهیم آزار ببینیم. آنهایی که طبعشان آزار است، کار خودشان را می کنند، مگر اینکه یک کافی و یک حافظ جلوگیری بکند.
ما می خواهیم اگر دلمان خواست دروغ بگوییم، اما کسی به ما حق ندارد دروغ بگوید؛ ما ایذاء بکنیم دوستان خودمان را، خوبان را، اما بدها حق ندارند به ما ایذاء بکنند.
بابا با خدا بساز، کار را درست می کند. چرا در خلوت و جلوت، دلت هر چه می خواهد می کنی؟

[ اینجا] دار امتحان است، شما در فکر این باشید که خودتان را اصلاح بکنید، ما بین خودتان و خدایتان عایقی، مانعی پیدا نشود. اگر اصلاح کردید، رفع مانع کردید بین خودتان و خدا و وسائط [ انبیاء و اوصیاء] خدا اصلاح می کند ما بین شما و خلق.
حالا که این کارها را کرده ایم، باید توبه بکنیم، باید تضرع کنیم، با آن باب عالی و باب اعلی، باید به سوی او برویم [تا] ما را نجات بدهد، اول از شر خودمان و داخله خودمان، بعدها از شر خارجیها « أعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک » این شهوات، این غضبهای بیجا، این شهوات بیجا، همه اش جنود شیاطین اند، جنود کفارند اینها، که در داخله خود آدم [هستند].
بالاخره، حالا که کار را به اینجا رساندیم، خودمان می دانیم دوایش استغفار است،[آیا استغفار] می کنیم؟
چاره ای نیست از اینکه باید به سوی خدا برویم، اگر به سوی خدا نرفتیم موانع هم اگر رفع بشود، موقتاً رفع می شود، دائماً رفع نمی شود.
با اعتراف به اینکه عمل از خودمان است که به سر ما آمده و می آید، تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم، با نمایندگان خدا ارتباط نداشته باشیم، کارمان درست نمی شود؛ امروز تا فردا، تا پس فردا، این که کار نشد.
تا رابطه ما با ولی امر، امام زمان صلوات الله علیه قوی نشود، آیا کار ما درست می شود بدون اصلاح نفس؟ آیا همین اینهایی که هستیم، آیا می شود تا خودمان را اصلاح نکنیم کار درست بشود؟
 ما از خودمان هم باید بترسیم. حالا الحمدلله پیش نیامده چنین قضیه ای که بما بگویند یک چیزی که خواب هم نمی بینی به تو می دهیم، بعد هم بلدند چه جوری بگیرند از دست ما به چند برابر.

بابا بترس برای دین، بترس برای خدا، افسار خودت را نده به کسی که نمی شناسی، او را معیت نکن، کاملاً دور خودت را حفظ کن.
حالا ما این همه قضایا را می بینیم باز هم نمی ترسیم از کسی! آیا توکل ما بر خدا زیاد است یا قوت ایمان ما زیاد است!! آری کسی نمی تواند ما را گول بزند!! بابا، از دوستان شما به شما مواصلت می کنند. نه از دشمنهای شما.

در خلوتمان با خدا، تضرعاتمان، توبه مان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً دعای شریف « عظم البلاء و برح الخفاء » را بخوانیم؛ از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را؛ با او باشیم. حالا اگر رساند؛ اگر نرساند، دور نرویم از کنار او، از رضای او دور نرویم. او می بیند، او می داند حرفهایی که ما به همدیگر می زنیم. او عین الله الناظره [است] و جلوتر از ماها می شنود حرف ما را؛ بلکه خودمان که حرف می زنیم این صدا از لب می آید به [طرف] گوش، فاصله ای دارد، او جلوتر از این فاصله، حرف خودمان را می شنود، از خودمان، کلام خودمان را؛ آن وقت [آیا] ما می توانیم کاری بکنیم که او نفهمد؟ می توانیم کاری بکنیم که او نداند؟

« والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته »

 

 

بهجت عارفان در حدیث دیگران


  
  

 در محضر نور ( حضرت آیت ا... بهجت )

 نباید مغرور شویم. تا نزدیکى هاى وفات و تا زمانى که شیطان زنده است، انسان در مخاطره است! به خدا پناه مى بریم. 
«إِلهِى! لاتَکِلْنِى إِلى نَفْسِى طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَدا.» (1) معبودا! هیچ گاه، به اندازه ى چشم بر هم زدنى، مرا به خود وامگذار.
اگر انسان طرفةُ العینى به خود واگذار شود، از خدا جدا خواهد شد، و شیطان کار خود را کرده و انسان را فریب خواهد داد. نظیر کودکى که از پدر و مادر خود جدا شود.  در مشهد یک دقیقه مادر از طفل جدا شده بود، بچه را برداشته بودند و به جاى او چیز دیگر گذاشته بودند.

اگر انسان طرفة العینى از مبدأ منقطع شود، شیطان او را به خود جلب مى کند. به خدا پناه مى بریم از این که فریب بخوریم و ندانیم که آب خورده ایم یا زهر، زیرا کسى که مى خواهد انسان را فریب دهد، اول آب مى دهد، بعد حلوا مى دهد، بعد چیز دیگر، و خودش هم مقدارى مى خورد و در دهان مى گذارد به طورى که وانمود مى کند، مابقى مسموم نیست و بدین ترتیب هیچ منشأ شکّى باقى نمى گذارد.

1. اقبال الاعمال، ج 1، ص 275، 306، 339 و...


87/1/13::: 12:29 ص
نظر()
  
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ اما من وا مانده این عالم خاکی باز هم جا ماندم . میخانه را نبستند جام مرا شکستند ...
+ بهره ما از ماه رجب چیست ؟
+ در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی وحق تعالی را میزبان! همه غصه ها می رودچون هزارغصه به دل میزبان است که دل میهمان از یکی از آنها خبر نداردهزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد http://tabehesht.parsiblog.com